طلایه دار

روزی مردی برای خود خانه ای بزرگ و زیبا خرید که حیاطی بزرگ با درختان میوه داشت.در همسایگی او خانه ای قدیمی بود که صاحبی حسود داشت که همیشه سعی می کرد اوقات او را تلخ کند و با گذاشتن زباله کنار خانه ی او ریختن آشغال یعی می کرد به هدف خود برسد.یک روز صبح خوشحال و سر حال از خواب برخاست.همین که به ایوان رفت دید یک سطل پر از زباله آنجاست.سطل را برداشت و تمیز شست،برق انداخت و آن را از میوه های تازه و رسیده حیاط خود پر کرد تا برای همسایه خود ببرد وقتی همسایه صدای در زدن او را شنید از روی بد جنسی خوشحال شد و پیش خود فکر کرد این بار دیگر برای دعوا آمده.وقتی در را باز کرد مرد به او یک سطل پر از میوه های تازه و رسیده داد و گفت:

" هر کس آن چیزی را با دیگری قسمت می کند که از آن بیشتر دارد ! "

 

شنبه 17 تير 1391برچسب:سبد میوه,همسایه حسود, :: 14:54 :: نويسنده : قطره از دریا

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 19 صفحه بعد

درباره وبلاگ

سلام و خیرمقدم به شما روز،ساعت،دقیقه و ثانیه هاتون آسمانی و طلایی.به وبلاگ من خوش آمدید امیدوارم با مطالب وبلاگم این لحظاتی رو که مهمان من هستید بتوانم با جرعه ای انرژی مثبت و آرامش از نگاه های مهربانتان پذیرایی کنم با احترام
نويسندگان


خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 27
بازدید دیروز : 116
بازدید هفته : 239
بازدید ماه : 422
بازدید کل : 208990
تعداد مطالب : 188
تعداد نظرات : 54
تعداد آنلاین : 1

مرجع کد اهنگ


کد متحرک کردن عنوان وب